مرام بی ترمزها

مرام بی ترمزها

مرام بی ترمزها

مرام بی ترمزها

مرام بی ترمزها
دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
کتابخانه
پیام های کوتاه
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
آخرین نظرات

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شهید سید مرتضی آوینی» ثبت شده است


جعبه ی شیرینی رو گرفتم جلوش یکی برداشت و گفت:" می تونم یکی دیگه بردارم؟"گفتم: البته سیدجان، این چه حرفیه؟ برداشت، ولی هیچ کدوم رو نخورد کار همیشگی اش بود هرجا شیرینی و شکلات و ... تعارف می کردن، برمی داشت اما نمی خورد می گفت:"می برم با خانوم و بچه هام می خورم، شما هم این کار رو انجام بدید اینکه آدم شیرینی های زندگیش رو با زن و بچه اش تقسیم کنه، خیلی تو زندگیش تاثیر میذاره ..."
شهید سید مرتضی آوینی


منبع دریافتی: هفته نامه حیات | شماره 129
۱۶ مرداد ۹۳ ، ۱۰:۳۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

زمان ما هم مثل همیشه رسم و رسوم ازدواج زیاد بود. ریخت و پاش هم که بیداد می کرد.

ولی ما از همان اول ساده شروع کردیم یک بلوز و دامن برای من بود و یک کت و شلوار برای آقا مرتضی. چیز دیگری را لازم نمی دانستیم! به حرف ها و حدیث ها و رسم و رسوم هم کاری نداشتیم خودمان برای زندگیمان تصمیم می گرفتیم. همین ها بود که زندگیمان زا زیباتر می کرد.

شهید سید مرتضی آوینی

منبع دریافتی: هفته نامه حیات / شماره 92

۲۱ اسفند ۹۲ ، ۱۹:۳۲ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر