مرام بی ترمزها

مرام بی ترمزها

مرام بی ترمزها

مرام بی ترمزها

مرام بی ترمزها
دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
کتابخانه
پیام های کوتاه
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
آخرین نظرات

۵ مطلب با موضوع «جبهه» ثبت شده است


یک روز قبل از اذان صبح رفتم وضو بگیرم. دیدم تنهایی دستشویی های مقر را می شست. گاه هم، دور از چشم همه، حیات را آب و جارو می زد.

شهید باقری

منبع دریافتی: هفته نامه حیات | شماره 132

۰۶ آبان ۹۳ ، ۰۹:۵۷ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

دور تا دور نشسته بودیم. نقشه آن وسط پهن بود. حسین گفت: تا یادم نرفته اینو بگم، اون جا که رفته بودیم برای مانور یه تیکه زمین بود. گندم کاشته بودن. یه مقدار از گندم ها از بین رفته. بگید بچه ها ببینن چه قدر از بین رفته، پولشو به صاحبش بدیم.

شهید حسین خرازی

منبع دریافتی: هفته نامه حیات | شماره 107

۱۳ ارديبهشت ۹۳ ، ۰۵:۵۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر

شب عملیات والفجر 8، محمد در حاشیه اروند رود به شدت مجروح شد. هرچه به او اصرار کردند که بیا تو را به عقب برگردانیم، قبول نکرد و گفت: شما به عملیات ادامه بدهید و نگذارید عملیات لو برود. وضع عجیبی بود به هر زحمت بود، بچه ها را متقاعد کرد که به پیش روی ادامه دهند. زخم هایش عمیق بود خون ریزی اش شدید؛ برای آنکه سر و صدا نکند و عملیات لو نرود، سرش را داخل آب فرو می کرد. دقایقی گذشت و محمد شمسی همانگونه در کنار اروند مظلومانه به شهادت رسید.

شهید محمد شمسی

منبع دریافتی: هفته نامه حیات | شماره 102

۲۷ فروردين ۹۳ ، ۰۶:۱۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

خیلی ها باور نمی کردند فرمانده توپخانه سپاه این قدر کم حقوق بگیرد. تازه بخشی از این حقوق کم را هم هزینه جبهه می کرد. شنیده بود که قرار است حقوقش را زیاد کنند. ناراحت شد و گفت: لازم نکرده حقوقم را زیاد کنید.

شهید حسن شفیع زاده

منبع دریافتی: هفته نامه حیات | شماره 99

۱۸ فروردين ۹۳ ، ۰۶:۴۵ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

نیمه هاش شب برای شناسایی وارد خاک عراق شدیم. محمد مهدی مواضع دشمن را عکس‌برداری می کرد. مدتی در خودش فرو رفت، بعد گفت: اذان می گن؟ گفتم : تو این بیابون! کی داره اذان می گه؟! او گفت: چرا خودم شنیدم.ایستادیم کمی آب از رادیات ماشین گرفتیم ، کمتر از یک لیوان ! هرسه نفرمان وضو گرفتیم.آبی که از دست محمد مهدی می ریخت ، من میان زمین و هوا می قاپیدم و دوستمان نیز آب وضوی مرا.

خاطره ای از شهید محمد مهدی خادم الشریعه

منبع دریافتی: روزنامه خراسان (1389/9/30)

۲۴ اسفند ۹۲ ، ۱۰:۳۹ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر